آخرین سخنرانی امام حسین (ع) در صبح روز عاشورا
تاریخ انتشار: ۶ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۳۳۲۵۹۵
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما استان خوزستان ، محمدرضا سلمانی عبیات، پژوهشگر تاریخ عاشورا در یادداشتی با اشاره به آخرین سخنرانی امام حسین (ع) در صبح روز عاشورا نوشت : امام حسین (ع) در خطبه منا ضمن معرفی جایگاه خود به بررسی فساد بنیامیه و شرایط ویژه زمانه میپردازد. در عین حال ایشان در منزل ذوحسم در حالی که با سپاه حر بن یزید ریاحی روبرو شده بود در سخنانی به علت حضور خود در عراق اشاره کرده و ارسال نامههای کوفیان را یادآور میشوند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سخنرانی مشهور سوم که در صبح روز عاشورا سال ۶۱ هجری و در حالی که امام از قصد سپاه بنیامیه در به شهادت رساندن خود و اهل بیتش اطمینان مییابد جهت اتمام حجت با آنان است. ایشان ضمن تعریفی مجدد از جایگاه مهم خود و نسبت نزدیک با پیغمبر (ص) به موضوع ارسال نامه توسط بزرگان کوفه اشاره کرده و علت دشمنی آنان را جویا میشود و سخنانی مهم ارائه میکنند.
متن سخنرانی آن حضرت در روز عاشورا با اختلافهایی در کتب تاریخ بیان شده است. این اختلافها در بخش نخست این سخنرانی وجود دارد، اما در بخشهای میانی و پایانی تقریباً متون با یکدیگر تفاوت چندانی پیدا نمیکنند. گرچه که وجود دو متن از سخنرانی آن حضرت در روز عاشورا برخی را بر آن داشته است که مدعی شوند امام در روز عاشورا دو بار بهصورت عمومی برای سپاهیان بنیامیه سخنرانی کرده است.
اساساً ایراد خطبه زمانی رخ داده است که هنوز رسماً و با پرتاب تیر از سوی عمر سعد جنگ آغاز نشده است و بر همین اساس است که راویان، زمان ایراد این خطبه را لحظات ابتدایی صبح عاشورای سال ۶۱ میدانند این در حالی است که شرایط سنگین جنگ و شهادت شهدای والامقام دشت کربلا دیگر امکان سخنرانی و ایراد خطبه را برای آن امام همام فراهم نمیکرد.
۱. سخنانم را گوش دهید
امام پس از آنکه در مقابل سپاه بنیامیه قرار گرفت فرمود به سخنانش گوش فرادهند شاید سخنان و نصیحتهای ایشان در آنان تأثیر گذارد و موجب شود که راه و مسیر خود را تغییر دهند:
«أیُّهَا النّاسُ اِسمَعوا قَولی ولا تُعجِلونی حَتّى أعِظَکُم بِما لِحَقٍّ لَکُم عَلَیَّ، وحَتّى أعتَذِرَ إلَیکُم مِن مَقدَمی عَلَیکُم»
اى مردم، سخنم را بشنوید و عجله نکنید تا بر پایه حقّى که بر من دارید، اندرزتان دهم و دلیل در آمدنم بر شما را بگویم. اگر پذیرفتید و سخنم را تصدیق کردید و با من انصاف ورزیدید، سعادتمند مىشوید.
۲. مرا بشناسید و خطا نکنید
امامشناسی بهعنوان راهبرد اساسی و درسی مهم است که آن حضرت در آن لحظات به دشمنان ارائه میدهند و آنان را در معرض استدلالی حائز اهمیت قرار میدهند و آن بررسی میزان قرابت آن حضرت به پیامبر (ص) و توصیههای مؤکد رسول خدا (ص) نسبت به امام حسین (ع) است.
ایشان در واقع میفرمایندای کسانی که اکنون در مقابل من صف کشیدهاید و قصد جنگیدن در مقابل ما را دارید مرا بشناسید و جایگاه مرا درک کنید و دچار اشتباه نشوید و اگر من را میشناسید وجدان خود را حکم قرار دهید که آیا جنگیدن با من صحیح است یا نه؟
«فَانسُبونی فَانظُروا مَن أنَا، ثُمَّ ارجِعوا إلى أنفُسِکُم وعاتِبوها، فَانظُروا هَل یَحِلُّ لَکُم قَتلی وَانتِهاکُ حُرمَتی؟ ألَستُ ابنَ بِنتِ نَبِیِّکُم صلى الله علیه و آله وَابنَ وَصِیِّهِ وَابنِ عَمِّهِ، وأوَّلِ المُؤمِنینَ بِاللّه وَالمُصَدِّقِ لِرَسولِهِ بِما جاءَ بِهِ مِن عِندِ رَبِّهِ؟ أوَلَیسَ حَمزَةُ سَیِّدُ الشُّهَداءِ عَمَّ أبی؟ أوَلَیسَ جَعفَرٌ الشَّهیدُ الطَّیّارُ ذُو الجَناحَینِ عَمّی؟ أوَلَم یَبلُغکُم قَولٌ مُستَفیضٌ فیکُم: إنَّ رَسولَ اللّه صلى الله علیه و آله قالَ لی ولِأَخی: «هذانِ سَیِّدا شَبابِ أهِلِ الجَنَّةِ»؟ فَإِن صَدَّقتُمونی بِما أقولُ، وهُوَ الحَقُّ، فَوَاللّه ما تَعَمَّدتُ کَذِبا مُذ عَلِمتُ أنَّ اللّه یَمقُتُ عَلَیهِ أهلَهُ، ویَضُرُّ بِهِ مَنِ اختَلَقَهُ».
اما بعد، نَسَبم را در یابید و بنگرید که من کیستم. سپس به خودتان بیایید و آن را سرزنش کنید و بنگرید که آیا کُشتن من و هتک حرمتم، برایتان رواست؟ آیا من، فرزند دختر پیامبرتان، و فرزند وصى و پسرعمویش، اولین ایمان آورنده به خدا و تصدیقگر پیامبرش در آنچه از نزد پروردگارش آورده است، نیستم؟ آیا حمزه سیدالشهدا (ع) عموى پدرم نیست؟ آیا جعفرِ شهید و پروازکننده با دو بال در بهشت عمویم نیست؟ آیا این روایت پُرتکرار، به شما نرسیده که پیامبر خدا (ص) درباره من و برادرم فرمود: این دو، سَرور جوانان بهشتاند؟ اگر گفته مرا که حق است، تصدیق کنید. به خدا سوگند، از آن زمان که دانستهام خداوند، دروغگو را دشمن مىدارد و به دروغساز زیان مىزند، آهنگِ دروغ نکردهام.
۳. بزرگان صحابه مرا میشناسند از آنها بپرسید
امام حسین (ع) میدانستند که تبلیغات سوء و منفی بنیامیه در خصوص شخصیت ایشان تأثیر بسزایی در نگرش بخش عمدهای از کوفیان و بهویژه سپاهیان عمر بن سعد در روز عاشورا داشته است و ممکن است هر کلام یا استدلالی که از سوی آن امام مطرح شود دروغ تلقی شود و تأثیر در روح و جان آنان نداشته باشد.
نمونههای بارزی از بازخورد افکار سپاهیان لشکر عمر سعد و ابن زیاد را میتوان در گفتارهای آنان دید و بررسی کرد. در بخشهای مختلفی برخی از افراد سپاه اموی امام حسین (ع) را به آتش یا جهنم وعده میدهند و این نشاندهنده آن است که وجهه امام در نزد آنان بهصورت کلی تخریب شده و تبلیغات بنیامیه در این زمینه کارساز واقع شده بود.
امام بهدرستی راه حل این موضوع را در تعیین شخصیتهایی بهعنوان حکم بیان میدارد که مورد اتفاق همه مردم از گروههای مختلف هستند، شخصیتهایی همچون: زید بن ارقم، ابو سعید خدری، انس بن مالک و...
«وإن کَذَّبتُمونی فَإِنَّ فیکُم مَن إن سَأَلتُموهُ عَن ذلِکَ أخبَرَکُم، سَلوا جابِرَ بنَ عَبدِ اللّه الأَنصارِیَّ، أو أبا سَعیدٍ الخُدرِیَّ، أو سَهلَ بنَ سَعدٍ السّاعِدِیَّ، أو زَیدَ بنَ أرقَمَ، أو أنَسَ بنَ مالِکٍ، یُخبِروکُم أنَّهُم سَمِعوا هذِهِ المَقالَةَ مِن رَسولِ اللّه صلى الله علیه و آله لی ولِأَخی. أفَما فی هذا حاجِزٌ لَکُم عَن سَفکِ دَمی؟»
اگر تکذیبم کنید، میان شما کسانى هستند که اگر از آنها بپرسید، آگاهتان مىکنند. از جابر بن عبد اللّه انصارى یا ابوسعید خُدْرى یا سهل بن سعد ساعدى یا زید بن اَرقَم یا اَ نَس بن مالک بپرسید. به شما خبر خواهند داد که این گفته را از پیامبر خدا (ص) درباره من و برادرم شنیدهاند. آیا این، مانع شما از ریختن خون من نمىشود؟
۴. من تنها بازمانده و یادگار پیامبرم
شخصیتهای منفور سپاه اموی که هر کدام از مدعیان صف اول جهاد و دینداری بودند و داعیهدار حمایت از اسلام محمدی هستند، چگونه میتوانستند در مقابل تنها یادگار باقی مانده از پیامبر اکرم (ص) شمشیر کشیده او و اهل بیتش را اینگونه به شهادت برسانند. امام سادهترین استدلال را برای آنها مطرح میکند تا شاید این سخن مانع از ارتکاب بزرگترین جنایت تاریخ شود.
«ثُمَّ قالَ لَهُمُ الحُسَینُ علیه السلام: فَإِن کُنتُم فی شَکٍّ مِن هذَا القَولِ أفَتَشُکّونَ أثَرا ما أنِّی ابنُ بِنتِ نَبِیِّکُم! فَوَاللّه، ما بَینَ المَشرِقِ وَالمَغرِبِ ابنُ بِنتِ نَبِیٍّ غَیری مِنکُم ولا مِن غَیرِکُم، أنَا ابنُ بِنتِ نَبِیِّکُم خاصَّةً»
اگر در این گفته تردید دارید، آیا در این هم شک دارید که من، پسرِ دختر پیامبرتان هستم؟ به خدا سوگند میان مغرب و مشرق، کسى غیر از من، در میان شما و غیر از شما، پسرِ دختر پیامبرتان نیست و تنها من، پسرِ دختر پیامبرتان هستم.
۵. گناه من جز مخالفت با یزید فاسد چیست
سپاهیان اموی برای تصفیه حساب شخصی به کربلا نیامده بودند. آنها آمده بودند تا با ایجاد رعب و وحشت حسین (ع) کتف بسته در اختیار ابن زیاد لعنه الله قرار دهند تا با ایشان به رذالت برخورد کند.
امام (ع) بر این نکته تأکید میکنند که تاکنون هیچ حرکت جدی و قیامگونهای از او صادر نشده و هیچگاه در این مدت شخصی را از امویان یا طرفدارانشان را به هلاکت نرسانده بود: «أخبِرونی، أتَطلُبُونّی بِقَتیلٍ مِنکُم قَتَلتُهُ، أو مالٍ لَکُمُ استَهلَکتُهُ، أو بِقِصاصٍ مِن جِراحَةٍ؟» به من بگویید، این که مرا به مبارزه مىطلبید، آیا کسى از شما را کشته یا مالى را از شما بردهام یا جراحتى به شما رساندهام که مرا به قصاص مىخواهید؟
۶. رسوا کردن دشمنان با طرح نامهای آنان
مدعیانی که هنوز جوهر امضای آنان پای نامه درخواست و دعوتنامه امام حسین خشک نشده بود به انکارنامه نگاریهای خود میپردازند. امام با بردن نام چند نفر از سران لشکر، این بار دست به افشاگری میزنند تا چهره واقعی این شخصیتها برای همگان روشن شود و در عین حال وجدان از دست رفته آنان را مورد عتاب قرار دهد. گرچه با وجود این سخنان هیچ رحم و مروتی در آنان ایجاد نشد و فاجعه کربلا به ابعاد مختلفش به وقوع پیوست.
«فَنادى: یا شَبَثَ بنَ رِبعِیٍّ، ویا حَجّارَ بنَ أبجَرَ، ویا قَیسَ بنَ الأَشعَثِ، ویا یَزیدَ بنَ الحارِثِچ، ألَم تَکتُبوا إلَیَّ: أن قَد أینَعَتِ الثِّمار، وَاخضَرَّ الجَنابُ، وطَمَّتِ الجِمام، وإنَّما تَقدَمُ عَلى جُندٍ لَکَ مُجَنَّدٍ، فَأَقبِل؟»
حسین (ع) ندا برآورد: «اى شَبَث بن رِبعى، اى حَجّار بن اَبجَر، اى قیس بن اشث، اى یزید بن حارث! آیا به من ننوشتید که: میوهها رسیده و همه جا، سبز شده و جویبارها، پُر و لبریز شدهاند. بیا که بر لشکرى مجهز و آراسته، در مىآیى. آنان گفتند: نه. ما چنین نکردهایم.»
نکته عجیب آن است که این شخصیتهای منفور آنچه را که خطاب به امام حسین (ع) نوشته بودند بهصورت کلی انکار کرده از نگارش چنین نامههایی را اظهار بیاطلاعی کردند.
«قالوا لَهُ لَم نَفعَل، فَقال: سُبحانَ اللّه! بَلى وَاللّه، لَقَد فَعَلتُم.»
آنان گفتند: نه. ما چنین نکردهایم. امام حسین (ع) فرمود: «سبحاناللّه! به خدا سوگند که چنین کردهاید.»
۷. اجازه دهید بازگردم
امام حسین (ع) بهعنوان آخرین پیشنهاد به سران سپاه اموی میفرمایند که اجازه دهید به سرزمینی دیگر بازگردم، اما این پیشنهاد امام حسین (ع) هیچگاه بهعنوان یکی از گزینههای سپاه اموی و اهداف حضور آنها با این جمعیت بسیار زیاد در سرزمین کربلا شناخته نمیشد برای سپاه اموی، دو هدف و گزینه طراحی شده بود؛ نخست آنکه یا حسین را به کوفه بیاورند تا رسماً با ابن زیاد و حکومت فاسد اموی بیعت کند و مهر تأیید بر آن بزند یا آنکه در همین سرزمین و به شکلی دهشتناک به شهادت برسد.
«فَکَتَبَ عُبَیدُ اللّه بنُ زِیادٍ إلَى الحُسَینِ علیه السلام: أمّا بَعدُ یا حُسَینُ، فَقَد بَلَغَنی نُزولُکَ بِکَربَلاءَ وقَد کَتَبَ إلَیَّ أمیرُ المُؤمِنینَ یَزیدُ بنُ مُعاوِیَةَ أن لا أتَوَسَّدَ الوَثیرَ ولا أشبَعَ مِنَ الخُبزِ أو اُلحِقَکَ بَاللَّطیفِ الخَبیرِ، أو تَرجِعَ إلى حُکمی وحُکمِ یَزیدَ بنِ مُعاوِیَةَ، وَالسَّلامُ»
عبید اللّه بن زیاد نیز به حسین (ع) چنین نوشت: «اما بعد، اى حسین! خبر فرود آمدنت به کربلا، به من رسیده و امیرمؤمنان یزید بن معاویه، به من نوشته است که بستر نگُسترم و نانِ سیر نخورم تا آن که تو را به خداى داناى لطیف، ملحق کنم یا به حکم من و یزید بن معاویه، گردن بنهى. والسلام» (الفتوح: ج ۵ ص ۸۴، مقتل الحسین علیه السلام للخوارزمی: ج ۱ ص ۲۳۹)
در عین حال و از میانه جمعیت قیس بن اشعث هم همین پیشنهادها را به امام حسین (ع) تکرار میکند: «فَقالَ لَهُ قَیسُ بنُ الأَشعَثِ: أوَلا تَنزِلُ عَلى حُکمِ بَنی عَمِّکَ؟ فَإِنَّهُم لَن یُروکَ إلّا ما تُحِبُّ، ولَن یَصِلَ إلَیکَ مِنهُم مَکروهٌ»
قیس بن اشعث به حسین (ع) گفت: آیا حکم پسرعموهایت را نمى پذیرى که آنان، جز آنچه دوست دارى، رأیى ندارند و چیز ناخوشى از آنان به تو نمىرسد؟
۸. اعلام نقش خانواده اشعث کندی در به شهادت رساندن اهل بیت (ع)
تنها کسی که در میان جمعیت و در لابلای خطبه غراء آن امام به سخن پرانی و ارائه پاسخ به امام حسین (ع) پرداخت، قیس ابن اشعث کندی است. امام حسین (ع) که به خوبی به نقش این خانواده در به شهادت رساندن پدر و برادر و عموزاده خود اشراف کامل دارد به افشاگری این موضوع میپردازد و شخصیت خانواده آنان را برای همگان برملا میکند.
«فَقالَ الحُسَینُ (علیه السلام): أنتَ أخو أخیکَ، أتُریدُ أن یَطلُبَکَ بَنو هاشِمٍ بِأَکثَرَ مِن دَمِ مُسلِمِ بنِ عَقیلٍ؟»
مفهوم این فرموده سیدالشهدا (ع) این بود که: بنىهاشم به خاطر شرکت برادرت محمد بن اشعث در قتل مسلم بن عقیل، منتظرند انتقام خویش را از شما بگیرند. حالا تو مىخواهى با این حرفهایت مرا فریفته، وادار به تسلیم کنى و بعد مثل مسلم بن عقیل به کشتن بدهى و در نتیجه موجب شوى تا بنىهاشم علاوه بر انتقام خون مسلم بن عقیل، خون مرا هم از شما بطلبند؟
۹. هیهات من الذله
پشنهادهای وقیحانه امویان به امام حسین (ع) در خصوص تسلیم شدن برابر نظام بنیامیه با پاسخ صریح و جدی امام حسین (ع) مواجه میشود:
«لا وَاللّه، لا اُعطیهِم بِیَدی إعطاءَ الذَّلیلِ، ولا اُقِرُّ إقرارَ العَبیدِ. عِبادَ اللّه! إنّی عُذتُ بِرَبّی ورَبِّکُم أن تَرجُمونِ، أعوذُ بِرَبّی ورَبِّکُم مِن کُلِّ مُتَکَبِّرٍ لا یُؤمِنُ بِیَومِ الحِسابِ؛ نه، به خدا سوگند، به دست خود و ذلیلانه، خود را به آنان نخواهم سپرد و همچون بندگان بى اختیار، قرار نمىگیرم. بندگان خدا. به پروردگار خود و شما پناه مىبرم از آن که مرا برانید. به پروردگار خود و شما، از هر متکبرى که به روز حساب ایمان ندارد، پناه مىبرم.» (منبع: تاریخ الطبری: ج ۵ ص ۴۲۴، الکامل فی التاریخ: ج ۲ ص ۵۶۱، البدایة والنهایة: ج ۸ ص ۱۷۸، الإرشاد: ج ۲ ص ۹۷)
منبع: خبرگزاری صدا و سیما
کلیدواژه: قیام امام حسین ع روز عاشورا روز عاشورا امام حسین خدا سوگند علیه السلام سپاه اموی بنی امیه شخصیت ها بن زیاد آن حضرت بن اشعث زید بن
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.iribnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری صدا و سیما» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۳۳۲۵۹۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین انصاریان در حسینیه اعظم زنجان
به گزارش خبرنگار مهر، به مناسبت فرا رسیدن ایام شهادت امام صادق (ع) برنامه سخنرانی استاد حسین انصاریان اعلام شد.
برنامه حجت الاسلام والمسلمین انصاریان از دوشنبه ۱۰ اردیبهشت به مدت پنج شب رأس ساعت ۲۱:۳۰ برگزار میشود.
محل برگزاری این مراسم حسینیه اعظم زنجان است.
کد خبر 6091745 فاطمه علی آبادی